گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تاریخ تمدن - عصر ولتر
فصل هفدهم
V – جراحی


پس از تحول مایه کوبی به واکسینه کردن، اساسیترین پیشرفت پزشکی قرن هجدهم در زمینة جراحی بود. تا1745، جراحی در انگلستان هنوز به دست سلمانیهابود. ولی لویی چهاردهم آنان رادر فرانسه از جراحی باز داشته بود. (دیرک راهنمای سلمانی، که دارای خطوط سرخ و سفید و ضماد زخمبندی خونین می باشد، هنوز روزهایی را زنده می کند که آنان به جراحی نیز می پرداختند).
لویی پانزدهم در1724 با تأسیس پنج کرسی جراحی در کولژ دوسن – کوم پاریس

موافقت کرد. پزشکان دانشگاه پاریس، که باسرکشیدن جراحی به چنین مرتبه ای بلندمخالف بودند، ردای سرخ استادی بر دوش افکندند، و همراه مستخدم وراهنما، به سوی کولژ دو سن-کوم، که در آنجا یک جلسة سخنرانی دربارة جراحی برپا بود، راه افتادند. چون درهای آنجا را بسته یافتند، کوشیدندآنهارابشکنند، و جراحان را به نام سلمانیهای نوکیسه به باد دشنام گرفتند. ولی مردمی که در آنجا گرد آمده بودندبه پزشکان اعتراض کردند و آنان را پس راندند. در1731، ژرژمارشال و فرانسوا دولا پیرونی «آکادمی جراحی» را، به فرمان شاه فرانسه، بنیان نهادند. در 1743، شاه با فرمانی جراحان رااز عضویت در صنف سلمانیها معاف ساخت و داشتن دانشنامة دانشگاهی را برای اشتغال به جراحی ضروری شناخت. از آن پس، جراحان در نزد پزشکان روسفید و سربلند شدند.
جراحی در انگلستان نیز دستخوش دگرگونی مشابه ای شد. در1745، قانونی جراحی را از سلمانی جداساخت واشتغال به جراحی را در لندن و پیرامون آن، بدون در دست داشتن گواهینامه ای از جراحان ماهر، گناه مستوجب کیفر شناخت. اما« کالج شاهی جراحان» تا1800 رسماً اجازة گشایش نیافت. قبل از فردریک کبیر، جراحی در آلمان نیز به دست سلمانیها، جلادان، وجراحان دوره گردغیر مجازی بودکه شکسته بندی می کردند، آب مروارید در می آوردند، فتق می بستند، و سنگ کلیه بیرون می آوردند. در ارتش- که مایة سربلندی پروس بود- جراحان را «آرایشگرنبردگاه» می خواندند، زیرا یکی از وظایف آنان آرایش موی سرافسران ارتش بود. ولی با گشایش «کالج پزشکی – جراحی» در 1724، جراحی در این کشور نیز به دست پزشکان تحصیلکرده افتاد.
برجسته ترین جراحان قرن هجدهم بیشتر فرانسوی بودند. ژان لویی پتی شریان بند پیچی را اختراع کرد ودر شیوه های برش جراحی و عمل فتق اصلاحاتی به عمل آورد. دیدرودر اثر خویش، رویای د/ آلامبر، اززبان پزشک نامدار، تئوفیل دو بوردو، یک جراحی مغز را به دست لا پیرونی شرح می دهد. ژان آندره ونل ژنوی جراحی اندامهای ناقص را پدید آورد(1780 )، و ویلیام چزلدن در انگلستان عمل جراحی جانبی سنگ را بدان مرحله توسعه داد که هنوز چندان تغییر نکرده است، وادعا کرد که در پنجاه و چهار ثانیه، با یک عمل جراحی، سنگ مثانه ای را بیرون آورده است. جان هانتر، با استفاده از کالبدشناسی و فیزیولوژی، جراحی رادر انگلستان به مرتبةعملی رساند. وی برای یافتن جانشینهایی در عمل جراحی، که در انسان منجر به مرگ می شد، به آزمایش برروی جانوران پرداخت. با آزمایش بر روی خرگوش نر دریافته بود که هر گاه جریان خون در شاهرگ متوقف شود، رگهای جانبی (کولاترال) خون را از خود عبور خواهند داد، در1786، مردی مبتلا به آنوریسم پا را از مرگ نجات داد. شریان بالای محل ورم را بست تا بدن بیمار غدة آنوریسم را جذب کند. این عمل مردم بسیاری را تا کنون از مرگ رهایی بخشیده است.

در دندانپزشکی نیز جان هانتر نام جاویدان از خود نهاده است. در انگلستان قرن هجدهم دندانپزشکی پیشة دندانکشان دوره گردی بود که حضورشان را جار می زدند ونخ دندانکشی را، چون نشانی، بر نیمتنة خود می آویختند. در 1728، پیر فوشار در رسالة خویش، جراح دندانپزشک، نوشت که دندانپزشکی شاخه ای از جراحی است. ولی هانتر نخستین کسی بودکه در مطالعه وبررسی دندانها روشهای علمی به کار برد. وی در رده بندی دندانها آنهارا به چهار دستة پیش، نیش، آسیای کوچک، وآسیای بزرگ تقسیم کرد؛ برای اصلاح دندانهایی که برروی هم در می آیند، ابزارهایی اختراع کرد؛ ونخستین کسی بود که توصیه کرد، پیش از پر کردن دندان، محتویات آن را باید بیرون کشید. وی نظرات خود را دربارة دندان آدمی در اثر خویش،تاریخ طبیعی دندانهای انسان(1771)، گنجاند.
بیشتر عملهای جراحی کوچک را بدون داروی بیهوشی انجام می دادند. پیشینیان برای بیهوشی از موادی چون «داروی غمزدا» تریاک، بذرالبنج، مهرگیاه، وشوکران استفاده می کردند. خود خدا هم، به گفته سفر پیدایش، قبل از آنکه دندة آدم را درآورد، وی را به «خوابی گران» فروبرد.1 دیوسکوریدس، پزشک یونانی، درقرن اول میلادی، هنگام عمل جراحی، مهر گیاه به بیماران می خورانید. جراحان هندوستان برای بیهوش ساختن بیماران از کانابیس ایندیکا (شاهدانةهندی) استفاده می کردند. اوریگنس در قرن دوم، وقدیس هیلاری، اهل پواتیه، در قرن چهارم میلادی از داروهای بیهوشی یاد کرده اند. جراحان قرون وسطی هنوز از داروهای بیهوشی قدیمی استفاده می کردند؛ مثلا آموزشگاه پزشکی معروف سالرنو برای بیهوشی «اسفنج خواب آور»تجویز می کرد. در اروپای نو نوشابة الکلی بهترین داروی بیهوشی به شمار می رفت، در1799 بود که سرهامفری دیوی به خاصیت بیهوش کنندة اکسید نیترو («گاز خنده آور») پی برد. دکتر کرافردلانگ، اهل دنیلزویل جورجیا، نیز در 1839 اتر را داروی بیهوش کننده شناخت.